سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ستارگان دوکوهه

اینجا دفتریست از خاطرات بی قراریم. یک پلاک و یک سربند دارم. حسرت بی سنگریست دفتر دلداده گیم

اگر تو نبودی....

 

این ایثار و فداکاری تو را چه بنامم؟.واژه ها در برابر صبر تو کوچک و حقیرند.در تمام طول این سالها دنبال لحظه ای بودم که بتوانم ذره ای از احساس و فداکاری و صبر تو را احساس کنم..میدانم که واژه ها گویای احساس من نیستند و قادر به شکر گذاری از شما نیستم.می دانم که داغ فرزند جوانت این سالها تو را خمیده و پیر کرده است.اما تو صبورانه تحمل کردی و بروی خودت نباوردی..تو از درون سوختی و بروز ندادی.می دانم که در تمام طول عمرت غمی در دل داشتی اما تبسم بر لب خدا را شکر میکردی..خوشحالم که قلب نازنینت با عشق و امید در سینه می تپد.عشق به راهی که فرزندت رفت و به عملی که انجام داد.هر شب که خسته از کارهای روزانه سر بر بالین میگذارم خدا را شکر میکنم و به این می اندیشم که اگر تو نبودی و او نبود این آسایش و راحتی را نداشتم..